تلنگر

همه فکر می کنند چون گرفتارند به خدا نمی رسند!

اما چون به خدا نمی رسند گرفتارند...

از هر راهی كه داری میری همین الان پات رو بكوب رو ترمز!

فرمون رو بچرخون و بنداز تو "صراط مستقیم"

تا تـــهِ تــــــهِ ش برو

میرسی به خـــــــــــدا...

حتی اگه آخرش بن بست باشه!


http://www.vip.irfreeup.com/do.php?img=55948

... من دوست دارم صدای او را بشنوم ...

گاهی بنده مومن دعا می کند و خدا به فرشتگان می فرماید:
دعای او مستجاب است، ولی اجابت آن را به تاخیر بیندازید، زیرا ...
... من دوست دارم صدای او را بشنوم ...

images.jpg

ارسالی :گمگشته

چرا ابلیس با آن که در ملکوت بود و حقایقی از جبروت الهی را می‌دانست و می‌دید،

همین خود درس بزرگی است تا بدانیم «انسان به طرف آن چه دوست دارد می‌رود، نه آن چه می‌داند».

انسان نیز در این رفتار فرقی با ابلیس ندارد و حتماً لازم نیست که جلوه‌هایی از اولوهیت، ربوبیت و جبروت الهی را در عالم دیگری ببیند. در همین عالم ماده نیز می‌بیند و اگر کمی تعمق و تأمل کند، لایه‌های درونی نیز برایش مکشوف می‌گردد، اما روی بر می‌گرداند و به دنبال نفس می‌رود.

یکی به اندازه یک چوپان یا کشاورز خورشید را می‌شناسد و یکی به اندازه یک دانشمند فیزیک و یکی هم ممکن است با جهالتی که دارد، اصلاً با خورشید قهر کند و برود در یک غاری زندگی کند [هر چند که از فواید خورشید خواسته یا نخواسته بهره‌مند می‌گردد]...........

ادامه نوشته

راز زندگی

راز زندگی آرام این است امروز در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار

Image Hosted by Free Photo Hosting at IranXM


دنيا


هركه دل به دنيا بندد ، به سه خصلت دل بسته است:

1- اندوهي كه پايان ندارد

2- آرزويي كه بدست نيايد

3- اميدي كه به آن نرسد

امام صادق (ع)

علامه جعفری

روزی علامه جعفری سوار تاکسی بودند ، در مسیر راه نفس عمیقی میکشه و از ته دل میگه : ای خدای من !

راننده تاکسی با اعتراض میگه یه جوری میگی ای خدای من که انگار فقط خدای شماست ! ایشان در جواب فورا دو بیت از سعدی می خواند:

چنان لطف او شامل هر تن است
که هر بنده گوید خدای من است
چنان کار هرکس به هم ساخته
که گویا به غیری نپرداخته


از قبر بيرون مي آورم..


امام رضا ( ع ) به فرزندش فرمود : ( قربانت گردم ، چرا اين گونه در فكر غم گونه ، فرو رفته اي ؟ ! )

حضرت جواد ( ع ) در پاسخ گفت : ( به خاطر آن مصيبتهايي كه بر مادرم زهرا ( س ) وارد شد سوگند به خدا آن دو نفر را از قبر بيرون مي آورم سپس با آتش آنها را مي سوزانم ، و بعد خاكسترشان را به سوي دريا پراكنده مي سازم ) .

امام رضا ( ع ) فرزندش را در آغوش گرفت و دلداري داد و بين دو چشمش را بوسيد و فرمود : ( پدر و مادرم به فدايت ، تو شايسته اين امر ( امامت ) هستي 

داستانهاي شنيدني از چهارده معصوم عليهم السلام      نوشته محمد محمدی اشتهاردی

حرف دل

(اي محبوب دل رضا،...چیزی برای گفتن نیست چون خود آگاهی....)